تو نه چنانی که منم ،من نه چنانم که تویی تو نه بر آنی که منم ، من نه بر آنم که تویی من همه در حکم توام، تو همه در خون منی گر مه و خورشید شوم ،من کم از آنم که تویی با همه ای رشک پری، چون سوی من درگذری باش چنین تیز مران ، تا که بدانم که تویی دوش گذشتی ز درم ،بوی نبردم ز تو من کرد خبر گوش مرا ، جان و روانم که تویی چون تو مرا گوش کشان بردی از آنجا که منم بر سر آن منظره ها ، هم بنشانم که تویی مستم و تو مست ز من، سهو و خطا جست ز من من نرسم لیک بدان ، هم برسانم که تویی + نوشته شده در پنجشنبه دوم دی ۱۳۹۵ساعت 13:12 توسط امیر هودانلو | ,آنی,منم ...ادامه مطلب